دیکشنری
last sunday
lɑst sʌnde͡i
فارسی
1
عمومی
::
همینیكشنبهكهگذشت، یكشنبهگذشته
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LAST GASP
LAST HURRAH
LAST IN FIRST OUT
LAST LAUGH
LAST MINUTE CLIENT
LAST N
LAST NIGHT
LAST OUT
LAST POST
LAST PRICE
LAST QUARTER
LAST RESORT
LAST RESTING PLACE
LAST ROUNDUP
LAST STRAW
LAST SUNDAY
LAST SUPPER
LAST THING I NEED
LAST UNTIL
LAST WEEK
LAST WILL AND TESTAMENT
LAST WORD
LAST YEAR
LAST YEAR'S PRODUCE
LASTER
LASTERING FRIENDSHIP
LASTING
LASTINGLY
LASTINGNESS
LASTLY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید